تصویر حقوق بشر بر آب های خلیج فارس!
در ساعت 22/10 صبح روز یکشنبه 12 تیرماه 1367 درحالی که ناو هواپیمابر یو اس وینسنس وارد آب های ایران در خلیج فارس شده بود ، هواپیمای ایرباس مسافربری ایران که در سال 15/10 از فرودگاه بندرعباس به مقصد دوبی برخاسته بود و اینک به ارتفاع 14 هزارپایی رسیده بود را با دو فروند موشک زمین به هوا هدف قرار داد. هواپیمای یاد شده در چشم برهم زدنی از صفحه رادار محو شد و لحظاتی بعد جسد 290 مسافر و خدمه پرواز (که 66 کودک زیر 13 سال و 53 زن و 46 تبعه کشورهای خارجی جزو آنها بودند) به طرز دلخراشی بر پهنه آب های خلیج فارس شناور شد.
مقامات آمریکایی ابتدا مدعی شدند که یک فروند هواپیمای جنگی اف-14 ایران را مورد اصابت موشک قرار داده اند! (مگر با ایران در جنگ بودند؟!!) و پس از مشخص شدن نوع هواپیما، اعلام کردند که هواپیمای ایرباس ایرانی از مسیر خود خارج شده بوده و اخطارهای مکرر ناو آمریکایی را نادیده گرفته است! (پس آن را آنهم نه در کنار مرزهای آمریکا، بلکه هزاران فرسنگ دور از مرزهای آمریکا و درون آب های ایران باید هدف موشک قرار می دادند!!!) .
بعدا در گزارش های ایکائو (سازمان بین المللی هواپیمایی کشوری) مشخص شد که تقریبا تمامی اخطارهای مورد ادعای آمریکاییان برروی فرکانس هایی بوده که اساسا شنیدن آن برای تجهیزات هواپیماهای مسافربری غیر ممکن بوده و از طرف دیگر معمولا هواپیماهای جنگی به خصوص اف-14 در آن ارتفاع پرواز نمی کنند، علاوه بر آن هواپیماهای مسافربری به طور مدام از خود علائمی مبنی بر غیر نظامی بودن ارسال می کنند و ضمن اینکه سرعت برخاستن و اوج گیری یک هواپیمای مسافربری کاملا با یک هواپیمای جنگی متفاوت است و کارشناسان نظامی حتی به صورت چشمی نیز می توانند آن را تشخیص دهند. اما گویا خدمه و کارشناسان و متخصصین ناو هواپیمابر یو اس وینسنس حتی با پیشرفته ترین وسایل دیده بانی و راداری نیز نتوانسته بودند، تفاوت های هواپیمای ایرباس مسافربری را با هواپیمای جنگی اف-14 تشخیص دهند!!!
دریادار بازنشسته یوجین کارول از مرکز اطلاعات دفاعی آمریکا در همان زمان با اشاره به ماموریت ناو وینسنس گفت:
"... ناو وینسنس اصولاً نمیبایست برای عملیات به خلیج فارس اعزام میشد. ما در حال جنگ با ایران نبودیم و هیچ اعلان جنگی میان دو کشور وجود نداشت. هواپیمای ایرانی در یک محدوده هوافضای بینالمللی بر فراز آبهای بینالمللی بود و آمریکا حق نداشت آن را برای هر هواپیمای مشکوک یا غیرمشکوک منطقه جنگی اعلام کند، زیرا رسماً با ایران در حال جنگ نبود. دلیلی هم وجود نداشت که ایرباس ایرانی به پیامهای هشدار ما پاسخ دهد...."
لس آسپین نماینده دمکرات ایالت ویسکانسین و رییس کمیته نیروهای مسلح کنگرهُ ایالات متحده آمریکا در نوامبر ۱۹۸۸ براساس اطلاعات ذخیره شده بر روی ناو جنگی مستقر در خلیج فارس در مصاحبهای با روزنامه نیویورک تایمز گفت:
"... هیچکدام از ۹ مونیتور ناو هواپیمابر وینسنس ، هواپیمایی را در حالت حمله نشان نمیدهند. در هیچکدام از نوارها اثری از سیگنال مود ۲، مورد استفاده هواپیماهای نظامی، وجود ندارد. همه دستگاهها در حال نشان دادن یک فروند هواپیمای ایرباس در حال اوج گیری هستند..."
ایالات متحده آمریکا اگرچه تحت فشارهای بین المللی بخشی از خسارات قربانیان حادثه حمله به سقوط ایرباس ایرانی را (تحت عنوان کمک بلاعوض!) پرداخت اما هیچگاه اشتباه خود را به گردن نگرفت و عذر خواهی نکرد. در حالی که در مقابل، به جنایتکاران این حادثه مدال لیاقت و شجاعت و مبارزه اعطاء کرد!!
در سال 1990(دو سال پس از سرنگونی هواپیمای ایرباس ایرانی)، آدمیرال ویلیام راجرز فرمانده ناو وینسنس به خاطر انجام خدمات برجسته به ایالات متحده آمریکا از دستان جرج بوش پدر، مدال لژیون لیاقت دریافت کرد و خدمه ناو یاد شده، مدال مبارزه گرفتند که به گفته شبکه تلویزیونی History Channel این مدال به افرادی داده می شود که بتوانند "...با دقت و سرعت آتش بگشایند..."!!
نکته جالب این بود که وقتی در پاسخ به درخواست ایران، در 25 تیرماه جلسه شورای امنیت تشکیل شد، جرج بوش پدر به عنوان نماینده آمریکا اعلام کرد که مشکل اصلی در خلیج فارس، ایران است که به قطعنامه های شورای امنیت پاسخ نمی دهد! و تقریبا بقیه اعضای شورای امنیت نیز این سخن بوش را تایید کرده و آن را علت اصلی حمله موشکی آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران دانستند!!!
در قطعنامه ای که در پایان جلسه فوق الذکر صادر شد ، ضمن ابراز تاسف از سقوط هواپیمای مسافربری ایران و کشته شدن 290 نفر مسافرین و خدمه آن، با بازماندگان این حادثه اظهار همدردی شده بود! از تصمیم ایکائو مبنی بر اعزام گروه حقیقت یاب حمایت کرده و از اعضای کنوانسیون 1944 شیکاگو درخواست شده بود قوانین هوانوردی را رعایت کنند!! و بالاخره اینکه در پایان قطعنامه خواستار پذیرفتن قطعنامه 598 از سوی ایران شده بود!!!!
پس حقوق بشر؟ 290 انسان بیگناه؟ حمله موشکی به هواپیمای مسافربری؟ حضور ناوهای آمریکایی در آب های خلیج فارس؟ برای ایجاد آرامش و صلح؟! آیا حمله موشکی فوق به هواپیمای مسافربری ایران یک اشتباه بود؟ پس اعطای مدال های لیاقت و مبارزه و ... به فرمانده و خدمه ناو مذکور چه صیغه ای بود؟!!
آیا این اولین و آخرین اشتباه آمریکاییان بود؟ مثل بمب های اتمی هیروشیما و ناکازاکی؟ مثل میلیون ها تن بمبی که بر سر مردم ویتنام ریختند؟ مثل 75 میلیون گالن مواد شیمیایی فاکتور نارنجی که در آسیای جنوب شرقی فرو ریختند؟ مثل یک و نیم میلیون نفری که در عراق به کشتن دادند؟ یا مثل همین اورانیوم ضعیف شده ای که در گلوله هایشان به کار می برند و دیروز در بالکان و امروز در عراق، در حال بوجود آوردن نسخه وحشتناک تری از هیروشیما و ناکازاکی هستند؟ واقعا در کجای منشور حقوق بشر چنین قواعد و اصولی نوشته شده؟ چگونه می توان چنین صحنه ها و نقاط تاریک تاریخ را به فراموشی سپرد؟ چگونه می توان نادیده گرفت و در خیال و توهم سیر کرد؟ چطور می توان خود را به ندانستن و نفهمیدن زد و بعد ادعای روشنفکری و تخصص و تفکر و اندیشه داشت؟!