Quantcast
Channel: مستغاثی دات کام
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1209

به بهانه درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی

$
0
0

اعلامیه ای که هاشمی رفسنجانی علیه جشن تاجگذاری شاه و فرح نوشت

 

عزایی به نام جشن!

 

سال 1346؛ رژیم شاه در اوج دیکتاتوری و وابستگی و در آستانه برگزاری جشن تاجگذاری بود. در حالی که مردم ایران در فقر و فلاکت به سر برده و پس از کشتار 15 خرداد و برقراری رژیم کاپیتولاسیون برای مستشاران آمریکایی و تبعید امام و سلطه همه جانبه امپریالیسم آمریکا بر جان و مال این ملت، تقریبا هیچ صدایی از همه آنان که مدعی مبارزه و ملی گرایی و وطن بودند، برنمی خاست. گهگاه یک روحانی در مسجدی سخنرانی می کرد و بلافاصله دستگیر می شد یا کلاس درسی در مسجد دیگری به تعطیلی کشیده می شد و یا حجره ها و کلاس های مدارس علمیه مورد هجوم قرار می گرفت تا اعلامیه و توضیح المسائل و یا کتابی از امام پیدا کتتد و صاحبش را به چهارمیخ بکشند.

مسئولین انتشار و توزیع نشریاتی مانند "بعثت" و "انتقام" که چند ماهی پس از تبعید امام از سوی طلاب مبارز حوزه علمیه قم منتشر می شد، شناسایی و دستگیر شده بودند. بسیاری از طلاب و روحانیون مبارز در زندان یا تبعید بودند از جمله آیت الله خامنه ای که در فروردین همان سال به اتهام ترجمه کتاب "آینده در قلمرو اسلام" و همچنین سخنرانی های روشنگرانه متعدد، برای سومین بار دستگیر شده و هنوز در زندان به سر می بردند.

در چنین شرایطی اعلامیه ای با نام "جامعه روحانیت" با عنوان "عزایی به نام جشن" منتشر شد که با لحنی شدید، رژیم شاه و سیاست های ضد مردمی و جشن تاجگذاری اش را به محاکمه کشانده بود. در آن روزها معلوم نبود که چه کسی یا گروهی اعلامیه یاد شده را نوشته و منتشر کرده اما پس از انقلاب و با انتشار خاطرات مبارزین و انقلابیون روشن شد که نویسنده اعلامیه "عزایی به نام جشن"، حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی بوده است. بی مناسبت نیست که به بخش هایی از آن اعلامیه تاریخی و جملاتی که گویا رژیم شاه را در دادگاه تاریخ به محاکمه می کشید، توجه نمایید:

"هموطنان محترم، همه شما شاهد اوضاعی هستید که این روزها براین کشور فلک زده می گذرد و می بینید که دستگاه حاکمه (شاه) چگونه به نیمه جان مردم غارت زده و اسیر ایران افتاده و چه برسر آنان می آورد؟... یک عمر حکومت مستبدانه و دیکتاتوری، نیم قرن فشار و خفقان و زور و سلب آزادی، دهها سال ظلم و ستم و زندان و شکنجه، یک نسل غارت و چپاول و دزدی و رشوه و فساد، یک دوران طولانی وطن فروشی و خدمت به بیگانه و خیانت به ملت، این است برگی از پرونده خدمات دستگاه حاکمه ایران که این روزها از ملت ایران مطالبه اجر و مزد آنها را دارد!! ...توقع دارند ... با کمال خوشرویی و مخلصانه در جشن و عزای آنها که درست در جهت مخالف عزا و جشن ملت است، فعالانه شرکت کنند!!...

اینها حاضر نیستند که حتی برای یکبار منصفانه از خود بپرسند ملت مسلمانی که مرجع عالی تقلید خود، حضرت آیت الله العظمی جناب آقای خمینی مد ظله العالی- را در تبعید می بینند... چگونه می توانند در صف دشمنان این آیات عظام و بزرگوار به جشن بپردازند؟!!...

از مسلمانانی که هنوز امکان عزاداری برای شهدای مدرسه فیضیه و 15 خرداد و ... به آنها داده نشده ... نباید توقع داشت که در جشن جلادانی که خون همان شهدا از چنگال و دندانشان می ریزد، حتی ریاکارانه شرکت نمایند. جشنی که درست در آستانه برگزاری آن، جلادان هیئت حاکمه، یورش جدیدی به مراکز علمی و دینی برده و آشیانه طلاب بی پناه قم را مکررا در نیمه های شب مورد هجوم قرار داده و چندین نفر از جوانان فاضل و دانشمند حوزه قم را از پشت میز مطالعه به زندان هولناک قزل قلعه منتقل کرده ...

اصولا جشنی که مخارج گزاف و رقم های نجومی و سرسام آور مخارج آن هریک شاهی اش، قطره خونی از جگر فرد بینوایی از ملت است چه لطف و صفایی برای برگزار کنندگان آن که خود بهتر از همه از فقر و نکبت خلق مطلعند، دارد؟!!!

... ماموران شیاد و بی رحم این دستگاه برای تامین مخارج این هنگامه از سر هیچ دوره گرد و کارگر دستفروش و حتی بیوه زن و یتیمی نگذشته اند و حتی از دهات دور دست که وسایل جشن و چراغانی در آنها امکان پذیر نبوده ، توسط فرمانداری ها و بخشداری ها، مبالغ گزافی از انجمن ده که به اسم آبادانی و عمران، شاهی شاهی پول دهقانان فقیر و زحمتکش را که هر شاهی اش قطره اشکی به دنبال داشته جمع کرده اند، اخاذی شده و به طور خلاصه این میلیاردها ریال به علاوه صرف نیروها و وقت ها که به خرج این جشن رفته، سرانجام به طور مستقیم و غیر مستقیم از جیب خالی و دزد زده مردمی بیرون می رود که آه دربساط ندارند!!

آیا چنین جشنی فرخنده است؟ آیا چنین مردمی واقعا در جشن و شادی شریکند؟... "

 

علیرغم اینکه در آن روزها هویت نویسنده این بیانیه پنهان ماند و معلوم نگردید اما به هرحال چند روز بعد از چاپ و پخش اعلامیه یاد شده، گروهی از طلاب و روحانیون مبارز حوزه علمیه قم از جمله خود حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی هم دستگیر و اگرچه هنگام بازجویی ها هم برای شکنجه گران ساواک مشخص نشد که نویسنده اصلی آن اعلامیه را دستگیر کرده اند اما ایشان به دلیل سوابق گذشته، برای چندمین بار روانه سیاهچال های رژیم شاه شد.

این تنها برگی از دفتر مبارزات هاشمی رفسنجانی علیه رژیم شاه و استعمار بود که در صفحات تاریخ این سرزمین به ثبت رسیده است.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 1209

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>