Quantcast
Channel: مستغاثی دات کام
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1209

واکاوی تاریخ سینمای ایران (حکایت سینماتوگراف) - قسمت 40 و پایانی

$
0
0

 

کانون فیلم در سفارتخانه های بیگانه

 

 

فرخ غفاری در تاسیس نخستین کانون های فیلم در ایران نیز نقش عمده ای داشت. کانون های فیلم که در مراکز مختلف و به خصوص برای نخستین بار در کنار سفارتخانه های خارجی شکل گرفت تا مقصود اصلی اش یعنی نفوذ فرهنگی از طریق نمایش فیلم های مربوط به همان کشور را سرلوحه کارش قرار دهد. فیلم هایی که بیش از هر موضوعی به تبلیغ و پروپاگاندا درباره سیاست و فرهنگ و جامعه کشور مذکور می پرداخت. از همین روی انجمن فرهنگی ایران و آمریکا (چنانچه شرحش رفت)، انجمن فرهنگی ایران و انگلیس و انجمن فرهنگی ایران و شوروی از جمله نخستین مراکزی بودند که کانون فیلم دائر کرده، عضو گرفتند و فیلم های مورد نظر خود را به نمایش درآوردند.

یکی از نخستین کانون های فیلم در سال 1328 توسط فرخ غفاری و با همکاری مجید رهنما (از سفیران دائم شاه در کشورهای مختلف از جمله شوروی سابق و آمریکا و سوییس و همچنین وزیر کابینه هویدا) و عبدالله حبیبی و البته پشتیبانی سفارت های انگلیس و فرانسه تاسیس شد.

غفاری در این باره می گوید:

"...در سال 1328به اتفاق آقایان مجید رهنما و مرحوم دکتر عبدالله حبیبی اولین سینما کلوپ ایران را در سالن سخنرانی موزه ایران باستان ـ موزه ملی فعلی ـ تاسیس کردیم. قبل از ورود به ایران، آقای رهنما کارهای مقدماتی آن از جمله ثبت این کانون را انجام داده بود و دو روز بعد از ورودم به ایران فیلم‌هایی که از سفارت فرانسه گرفته بود، در موزه ایران باستان به نمایش درآمد و من به دو زبان فارسی و فرانسه این فیلم‌ها را به حاضرین که ایرانی و تعدادی هم فرانسوی بودند، معرفی کردم..."[1]

دومین حرکتی که در این کانون فیلم انجام گرفت با کمک سفارت انگلیس و فیلم هایی بود که این سفارت در اختیار غفاری و دوستانش قرار داد. غفاری دراین باره هم می گوید:

"...در بهار 1330اولین فستیوال را به نام فستیوال فیلم‌های بریتانیا که بانی آن ، شورای فرهنگی بریتانیا و نمایندگی فرهنگی سفارت بود، برگزار کردیم . در آن فستیوال با نمایش تعداد متنابهی  فیلم‌های داستانی و مستند، مکتب سینمایی مستند انگلیس که در آن سال‌ها، بعد از مکتب سینمایی شوروی، مهم‌ترین مکتب سینمایی بود را در معرض دید علاقمندان قرار دادیم.

یکی از کارهای دیگر که طی مدت 20ماهه‌ حضورم در ایران انجام دادم، برگزاری فستیوال فیلمهای سینمای فرانسه، یک سال بعد از برگزاری فستیوال مستندهای  انگلیسی بود. در همان زمان با بودجه اندکی که کانون در اختیارمان قرار داده بود، برای تشکیل هسته یک فیلمخانه، قصد خرید چند فیلم را هم داشتیم اما متاسفانه این فیلم‌ها از کپی‌های اشتعال‌زا بودند و انباری که در آن نگهداری می‌شدند ، آتش گرفت  و فیلم‌ها از بین رفت. فیلم هایی هم که از بین رفتند،جزو نسخه‌های منحصر به فرد به شمارمی آمدند. یکی از آن‌ها فیلم "دزدان دریایی" بود که کپی رنگی آن را در اختیار داشتیم ،(سال‌های اوایل اکران فیلم‌های رنگی در تهران بود). دیگری "نیبلونگن"(فریتس لانگ)  بود که خوشبختانه نسخه‌هایی از آن در کشورهای دیگر از جمله آلمان به دست آمد و فیلم نادر دیگری به نام "سلطان جاز "(آلن کراسلند) بود که اولین فیلم ناطق تاریخ سینما به حساب می آید...[2]

اما یکی از اولین کانون های فیلم غیر وابسته به سفارتخانه ها و البته وابسته به دربار شاه، کانون فیلمی بود که توسط فرخ غفاری و جمعی از درباریان به راه افتاد و دورانی از مراکز نمایش فیلم و پاتوق شیفتگان فیلم های آمریکایی و اروپایی بود.

در واقع دوره دوم کانون فیلم تهران با یک هیئت مدیره 3 نفره متشکل از فرخ غفاری، زاون هاکوپیان (نایب رییس هیات مدیره انجمن هنری جوانان و مسئول انتشارات اداره هنرهای زیبا) و حسنعلی منصور (نخست وزیر فراماسون شاه در سالهای 1342 و 1343) با تاییدیه رسمی مهرداد پهلبد (شوهر شمس پهلوی و رییس اداره کل هنرهای زیبای کشور) از16 آذرماه 1338 در تالار فارابی اداره کل هنرهای زیبا واقع در میدان بهارستان آغاز به کار کرد. حضور حسنعلی منصور در هیئت مدیره سه نفره کانون فیلم تهران از عجایب آن روزگار محسوب می شود. چرا که حسنعلی منصور علاوه بر ریاست محفلی به نام "کانون مترقی" که در سال 1338 براساس طرح و برنامه شورای امنیت ملی آمریکا تشکیل شد تا جهت پرورش افرادی که در آینده بتوانند منافع آمریکا را با توجه به شرایط روز در ایران حفظ نمایند، فعالیت سیستماتیکی را سازمان دهد.

منصور از سوی دیگر عضو برجسته لژ فراماسونری در ایران بود و از این جهت مورد حمایت شدید دوستان بین المللی اش قرار داشت. از همین رو بود که اهم سیاست های آمریکا  در ایران بین سالهای 1339 تا 1343 توسط وی به اجرا درآمد. منصور در این مسیر از کمک امیر عباس هویدا هم برخوردار بود.

براساس گزارش سازمان سیا در فوریه 1978 پایه اصلی این سیاست ها و گروه مجری آن در سال 1338 توسط منصور بنیاد نهاده شد و 9 عضو داشت. از همین روی، عضویت حسنعلی منصور در هیئت مدیره کانون فیلم تهران، قابل توجه است، با این سوال که وی چگونه قرار بود از طریق نمایش فیلم در این کانون، مجری سیاست های آمریکایی در ایران باشد!

قابل ذکر اینکه از جمله طرح های آمریکایی که توسط منصور طی همان دوران کوتاه سیاسیش، انجام گرفت می توان به احیای کاپیتولاسیون در مهرماه 1343 و تبعید حضرت امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) در آبان ماه همان سال اشاره کرد. حسنعلی منصور در اول بهمن 1343 توسط مبارزان مسلح هیئت های موتلفه اسلامی (محمد بخارایی و یارانش) در میدان بهارستان تهران و مقابل مجلس شورای ملی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.

رفاقت و آشنایی فرخ غفاری با جلال مقدم (از عوامل سینمای ایران که در نگارش برخی فیلمنامه های غفاری همکاری داشت) از یک سو و همکاری و دوستی با حسنعلی منصور باعث شد تا پس از مرگ منصور، غفاری تلاش کند که فیلمی درباره نخست وزیر اسبق شاه ساخته شود که این کار را برعهده جلال مقدم گذارد. اسناد باقی مانده در مرکز اسناد ریاست جمهوری، حکایت از تلاش های جلال مقدم دارد که برای تولید و ساخت فیلمی درباره حسنعلی منصور صورت می گرفته است که به دلائلی چنین فیلمی ساخته نشد.

 

 سند بیوگرافیک ساواک درباره ابراهیم گلستان :

 

"ابراهیم گلستان فرزند محمد تقی در سال 1302 در شیراز بدنیا آمد. تحصیلات خود را تا دیپلم متوسطه ادامه داد و 2 سال نیز در رشته حقوق در دانشگاه مشغول بود، لیکن ادامه تحصیل نداده و به زبان انگلیسی مسلط بوده و به عنوان مترجم در اداره مطبوعات سفارت انگلیس مشغول به کار شده است ...

نامبرده از افراد فعال حزب توده و جزو اداره کنندگان روزنامه رهبر نشریه حزب مزبور بوده و در سال 1327 به اتفاق خلیل ملکی به لندن رفته و در مراجعت طبق دستور سفیر کبیر انگلیس به آبادان عزیمت و در شرکت نفت، شغلی به او ارجاع شده است.

مشارالیه در این زمان جزء انشعابیون از حزب توده کناره گیری کرده و مطابق با اسناد موجود، وی در شرکت نفت به نفع انگلیسی ها جاسوسی می کرده است. سپس با حمایت و کمک انگلیسی ها، شرکت سازمان فیلمبرداری گلستان را تاسیس و در دستگاه او سه متخصص انگلیسی تهیه فیلم و عده ای ایرانی عضویت داشته اند.

جوانی است رفیق باز و صمیمی و سعی می کند به زیر دستان خود، مدیر دلسوز باشد. وضع مالی او بسیار خوب است و هیچگونه اعتیادی ندارد. علاقه او به کتاب و مطالعه است و دو سه کتاب از انگلیسی ترجمه کرده است.

فیلمبردار و عکاس ماهری است و فیلم مستند "از قطره تا دریا"که صنعت نفت ایرانی از ابتدای تاسیس تاکنون را نشان می دهد، از کارهای برجسته اوست ..."[3]



[1] - گفت و گو با فرخ غفاری – اسنادی برای تاریخ سینمای ایران2- به اهتمام سید کاظم موسوی – انتشارات آگه سازان- تهران – 1388

[2] - گفت و گو با فرخ غفاری – اسنادی برای تاریخ سینمای ایران2- به اهتمام سید کاظم موسوی – انتشارات آگه سازان- تهران – 1388

[3] - به نقل از اسناد ساواک- سند بیوگرافیک ابراهیم گلستان- نقل شده در کتاب جشن هنر شیراز به روایت اسناد ساواک – مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات- چاپ اول- زمستان 1381 – صفحه 14


Viewing all articles
Browse latest Browse all 1209

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>